۱۳۹۸ مرداد ۲۱, دوشنبه

♦️کاتب!♦️


➖بابک‌داد➖
از هشت سالگی، «کاتب» نامه‌های مادرم شدم. شاید این هم از «شگردهای مادرانه‌اش» بود تا دیکته و انشای مرا «ورز» بدهد؛ همانطور که «آرد حلوای» خوشمزه‌اش را ورز می‌داد.
🔹جمعه‌ها حلوا می‌پخت و سهم هر کداممان را در نعلبکی کوچکی می‌گذاشت. حلوا؛ دلتنگی‌های غروب جمعه را می‌شست و می‌بُرد.
بعد مرا می‌نشاند کنارش که «برای خانم‌جان نامه می‌نویسی مامان؟» خانم‌جان، مادربزرگم بود در بروجرد.
با کامی شیرین از حلوا، کاغذ و مداد می‌آوردم و می‌نشستم کنارش. چه قدر دلم لک زده برای دوباره نشستن کنارش! برای شنیدن صدایش، تا کلامی تقریر کند و من تحریر کنم که: «خدمت خانم‌جان عزیزتر از جانم…»
ما خرمشهر بودیم و خانم‌جان و خاله‌ها و دایی و… فامیل مادری، همه بروجرد. غروب‌های جمعه‌ی آخرِ هر برج، دلتنگی‌های مادر را نامه می‌کردم و برای فامیل می‌نوشتم.
🔹آخر برج‌ها؛ نگاهش به آسمان بود. تا «هلال ماه نو» را می‌دید، چشم می‌بست و دعایی زیرلب زمزمه می‌کرد و صورتم را با دستانش جلو می‌کشید و بعد، چشمهای عسلی‌اش را رو به من باز می‌کرد. لبخندی می‌زد و من هم به نی‌نی چشمانش زُل می‌زدم که شبیه دو ماه درخشان بودند. یک‌بار شنیدم به خواهرم می‌گفت: «سرِ برج، هلال ماهِ نو را که دیدی، چشماتو را ببند و هر چی میخوای از خدا بخواه و… توی صورت بابکی نگاه کن!» و روی این، وسواس داشت.
یک بار از صف نانوایی یا بازار، هلال ماه نو را دیده بود و چشم بر زمین دوخته و فقط مسیر خانه را پاییده بود تا چشمش به صورت کسی نیفتد. خودش را به خانه رساند و فریاد زد: «بابک!» و من که سراسیمه آمدم، چشم بر من گشود و نفس عمیقی کشید. و با هم رفتیم صف نانوایی.
🔹من نه می‌دانستم هلال ماه نو چیست؟ و نه از برکت سر در می‌آوردم. می‌دانستم سیده خانم بزرگوار من، اهل دروغ گفتن نیست! می‌دانستم فرشته‌ها؛ اصلاً دروغ بلد نیستند! در میان آن همه نگاه‌ها اما، نگاه هیچکس باورِ نگاه او را نداشت. و هیچکس به آرامش‌بخشیِ او لبخند نمی‌زد؛ خاصه بعد از آنکه چشمهایش را باز می‌کرد! آن «آرامش» وسیع، جزئی از نهادش بود.
همیشه نگرانش بودم. و نگران پدرم. وقتی در خواب بعدازظهر بودند، گاهی می‌رفتم و از نزدیک نفس کشیدنشان را بررسی می‌کردم! یا تپش قلبشان را! از نبودنشان وحشت داشتم. پدرم یکبار بیدار شد و نگفته، فهمید. مرا در بغلش گرفت و آرام به خواب رفتم.
🔹بعد از پایانِ نامه به خانم‌جان، مادر آه می‌کشید که: «کاشکی می‌شد حالی هم از دایی سیدجعفرتون بپرسم!» و من که با همان آه کوتاه دیوانه شده بودم، می‌پریدم کاغذی نو خط‌کشی می‌کردم و می‌گفتم: «اصلاً برای هر سه تاشون می‌نویسم، تا فرق نگذاریم»! و این داستانِ هر آخرِ برج ما بود.
نمی‌دانم چرا در ذهنش اینطور مانده بود که من می‌گفته‌ام: تا بین آنها «بی‌عدالتی نشود»! بزرگتر که شدم بارها گفتم: آخر منِ هشت،نه ساله چطور «عدالت» را بلد بوده‌ام به زبان بیاورم مامان من؟ «فرق گذاشتن» را شاید، ولی بی‌عدالتی؟ با این حال او اصرار داشت می‌گفته‌ام «تا بی‌عدالتی نشود»! آیا این هم شِگردش بود برای «ورز» دادن روحم در ایام جوانی؟ نمی‌دانم!
🔹کاتب کوچک، کم‌کم خطش بهتر و غلط‌های املایی‌اش کمتر می‌شد! آدرس‌ها را حفظ شده بود و انشایش در مدرسه خریدار داشت! تمبرهای باطله‌ی نامه‌هایی که می‌آمدند را جمع می‌کرد. مادر تمبرها را در آب می‌خواباند تا از پاکت نامه جدا شوند. بعد به درِ یخچال می‌چسباند تا خشک شوند و در کلکسیون کوچکی می‌گذاشتیم. آن همه لذت، «میوه‌های نامه نوشتن» بودند که حالا چه کمیاب شده. و تازه فصل «خواندنِ نامه‌های رسیده» چیز دیگری بود!
🔹دیگر نه برای حلوا یا تمبر، که «خودِ نوشتن» برای کاتب کوچک جذاب شده بود. و رضایتی که مادر با هر نامه داشت و دعاهایی که زیرلب می‌خواند و به سمت پسرکش فوت می‌کرد… همه برای کاتبِ مادر «شیرین» بودند، به اندازه‌ی تمام حلواها!
کم‌کم آموختم «عبارات نو» به کار ببرم. شاید در ده سالگی از روی کتابها و رُمانهای خواهرم، یاد گرفتم دلتنگی‌های مادر را جور بهتری بیان کنم. جوری بنویسم که اثر بکند! تا خانم‌جان را هوایی کند که بار سفرش را ببندد و به خرمشهر بیاید.
🔹یادم هست یک بار بعد از پایانِ نوشتن، وقت بازخوانی آنچه نوشته بودم، اشک مادر چکید روی کاغذ. قلبم فشرده شد و برگشتم. سرم را از روی پایش برداشتم و نگاهش کردم. بغض راه نفسم را بسته بود. گفت: «چه کلمه‌های تازه‌ای! چه به دلم نشست فدات بشم! چه قلمی!»
🔹مادری در میان آن همه مشغله و کارگری و سختی و رسیدگی به بچه‌ها، ذهن و قلم پسرکش را هم «ورز» می‌داد: حریری و نرم مثل حلواهایش، در «اندوه غروب‌های جمعه»؛ با «شیرینیِ نوشتن»!…
🔹تا امروز هیچکس نمی‌داند چرا همیشه «بی دستمزد» می‌نویسم و اغلب «حق‌التحریری» کار نمی‌کنم! امروز می‌گویم:
این قلم؛ «وقف آن مادر» است!…
بابک‌داد ۹۸/۵/۱۷

فصل شعبده‌های سیاسی! (دو یادداشت)

▪️به جای مقدمه:▪️
♦️این مجلس چه خاصیتی دارد؟♦️
➖بابک‌داد➖
این طبیعی است که حکومت ایران هم در برابر تحریم‌های آمریکا «مقابله به مثل» کند. اما وقتی این کار بدون تفکر و عقلانیت باشد، موجب «استهزاء و تمسخر» خواهد شد!
🔹عده‌ای از نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرحی دو فوریتی نوشته‌اند تا مطابق «فرمان اخیر رهبر» با تحریم‌های آمریکا مقابله به مثل کنند! «طرح تحریم آیفون!» (که لابد منظورشان شرکت اپل بوده!)
🔹از «اشتباهات فاحش و املایی» این طرح که بگذریم، اساس آن بر «توّهمات و ارقام تخیلی» بنا شده و آدم را به فکر می‌اندازد! حساب کرده‌اند غیر از خودمان، دو میلیون نفر در ونزوئلا آیفون دارند، پانصد هزار نفر هم در بولیوی! کوبا هم پانصد هزار تا! بعد هم حساب کرده‌اند؛ خب اگر کشورهای اسلامی هم به «تحریم آیفون» بپیوندند، می‌کند به عبارت «پنج میلیارد دلار ضرر به آمریکا»! و لابد جیغی هم کشیده‌اند که: «وااو! چه شود!»
🔹واقعاً در این مجلس چه خبر است؟ و اگر مجلس نبود، آیا اتفاق خاصی در این کشور می‌افتاد؟ «بود و نبود» چنین مجلسی، چه تفاوتی دارد؟ و اینهمه هزینه‌های نجومی که صرف این مجلس بی‌خاصیت می‌شود، آیا «بازدهی» هم دارد؟ اگر دارد؛ چند درصد؟ چطور؟
🔹حساب کردنش سخت نیست! ۲۹۰ نماینده‌ای که «حداقل» ده میلیون تومان حقوق و منازل سازمانی و خودرو و دفاتر در تهران و حوزه‌های انتخابیه و منشی و راننده و محافظ دارند! و صدها کارمند و مدیر و خدمه در خود مجلس… ارقام سر به آسمان می‌زند!
🔹بعد از سیلاب در ۲۵ استان کشور که از روز ۲۶ اسفندماه از استان گلستان شروع شد، مجلس به تعطیلات نوروزی رفت و وقتی گلستان و لرستان و خوزستان تا سقف زیر آب رفتند، عاقبت روز ۱۸ فروردین سال جدید (حدود ۲۴ روز بعد از آغاز سیل!) مجلس شروع به کار کرد! این به اصطلاح «نمایندگان مردم» در این مدت کجا بودند؟ و چرا یک جلسه‌ی فوق‌العاده برای سیل در این مدت نگذاشتند؟ تفاوت بود و نبود این مجلس را در همین سیلاب سراسری می‌توان فهمید. باقی اوقات که بیشتر شبیه یک «دبیرستان نیمه تعطیل» است تا پارلمان! شوخی و کِرکِر خنده و کُرکُری خوانی!
🔹کسی نمی‌تواند به روشنی بگوید «محصول» این مجلس چه بوده؟ و چه منفعتی برای مردم ایران و یا حتی حکومت اسلامی داشته؟ جز اینکه «تقلیدی مضحک از پارلمان» و «نمایشی سطحی از دموکراسی» است، مجلس در «ساختار نظام جمهوری اسلامی!»؛ چه کارآیی و محصول حقیقی داشته است؟ هیچ! یک «هیچ» بزرگ!
بابک‌داد (در ۹۸/۲/۱ منتشر شد)
♦️فصل شعبده‌های سیاسی!♦️
➖بابک‌داد➖
این روزها اگر دیدید یکهو یک آخوند در همین صداوسیما، شعر انتقادی تندی علیه حکومت خواند، ذوق نکنید!
🔹یا بالاتر، اگر آخوندی دیدید «کشف لباس!» کرد و به آخوندها فحش داد که با «این لباس مقدس!» دارند تجارت می‌کنند، شوکه نشوید!
اگر یک نفر از «لزوم دوستی با آمریکا و اسرائیل» سخن گفت، یا به ترامپ نامه نوشت و فدای آمریکا شد، خونسرد باشید! وقت نمایش رسیده است!
🔹اگر یک راننده‌ی اسنپ، پاچه‌ی یک دختر عکاس را به بهانه‌ی بدحجابی گرفت و بعد همه جا از او تجلیل کردند و بعدتر معلوم شد «جزو بروبچه‌های حاج قاسم!» است؛ بدانید در فصل تبلیغات انتخاباتی هستیم و این راننده را به زودی در فهرست انتخاباتی خاصی خواهید دید! الان برای چاپ پوستر و بَنِر زود است، وقت «تبلیغ و تأثیرگذاری احساسی!» برای گرم کردن تنور هست!
🔹یادتان هست یک آقایی با دیدن فقر یک استان محروم، متن سخنرانی‌اش را پاره و بغض کرد! حالا باز هم او را در تلویزیون، در حال انتقاد داغ از حقوقهای بالا و درد مردم می‌بینید! «سیم شارژ» او را که دنبال کنید، به فهرست انتخاباتی و «پریز» سرداری، کاپیتانی، چیزی می‌رسد!
یا یک مجری یکهو یادش می‌آید که «مدتها قبل» به خاطر شجریان، برنامه‌اش را قطع کرده‌اند و بیکار شده! و موارد دیگر…!
تمام اینها را زیرنظر بگیرید، تا اسفند که موعد تبلیغات محیطی انتخابات مجلس فرا برسد. همه را در «فهرست‌های سیاسی» پیدا می‌کنید!
🔹نمایندگان فعلی مجلس که بازی را علنی شروع کرده‌اند! موجی نیست که بیاید و چند نفری سوارش نشوند. فصل، فصل عربده‌کشی است: «یارانه‌ی دو میلیونی! حصر! فساد! فقر! مجلس انقلابی! دوتابعیتی! خائن!» و همه هم «درد مردم شریف» را دارند!
🔹در این چند ماه انواع عجایب را خواهید دید! در «سیستم حاکمیتی کنونی»، انتخابات ترجمان این فریب است: [حکومت اسلامی؛ دموکراسی است و همه چیزش با رأی مردم است. اگرچه نمایندگان مردم، «بیجا» می‌کنند تصمیم بگیرند!]
مدتی قبل، یک نماینده‌ی مجلس «جانِ کلام» را صادقانه گفت: «تقریباً هیچ تصمیمی در مجلس نمی‌توانیم بگیریم!»
🔹از حالا تا اسفندماه، هزار ترفند تبلیغاتی، دعوا، انتقاد، دفاع از جوانان و زنان و هزار وعده و قول بی پشتوانه خواهید شنید. انتخابش با شماست که دوباره در این «دور باطل» بچرخید و بعد از چهل سال، باز هم رأی بدهید! اما لطفاً بعد از رأی، دلخور نشوید و دنبال رأی خود نگردید! دنبال «بعضی نامزدها» هم اصلاً نگردید!
🔹اینجا؛ فقط «شرکت در انتخابات» حق شماست! ولی بقیه‌اش به شما و «رأی شما» هیچ ربطی ندارد!
بابک‌داد ۹۸/۵/۴
🔹اینستاگرام:
http://instagram.com/BabakDad
🔹تلگرام:
https://t.me/babakdad/2566
🔹توییتر:
http://twitter.com/BabakDad1
📩تماس:
babakdad2@gmail.com

حکومت، شصت کشور را علیه خود «متحد» کرد!

♦️ترامپ به هدفش؛ «ائتلاف جهانی» رسید!♦️
➖بابک‌داد➖
با تأکید بر اینکه «تحلیل رفتارشناسی ترامپ، لزوماً به معنی جانبداری از او نیست و این مطلب برای شناخت مردم از آغازگران اصلی جنگ احتمالی است»، می‌خواهم توصیفی ارائه کنم از واقعیت آبهای جنوبی کشورمان. همچنین با «بازی‌خوانی» دو ماه اخیر دونالد ترامپ، بگویم او چگونه به سوی «ایجاد ائتلاف جهانی علیه حکومت ایران» حرکت کرد؟
🔹استراتژی آمریکا، «مهار حکومت ایران» بوده است. حکومتی که با درآمدهای سرشار نفتی، نه به رفع مشکلات داخلی مردمانش، بلکه به بحران‌آفرینی در منطقه و تجهیز گروههای جهادی در نقاط مختلف جهان می‌پردازد تا به «هدف موهوم هلال شیعی، آمریکا ستیزی، محو اسرائیل و…» برسد!
🔹گام نخست آمریکا، همسو کردن کشورها با خویش بود. ترامپ تا همین دو ماه پیش، با اروپایی‌ها بر سر برجام اختلاف نظر جدی داشت! اما حالا خلیج فارس در انتظار ورود «ناوهای جنگی اروپایی» است! او «چگونه توانست نظر اروپا را در مورد مهار ایران تغییر دهد»؟ با صبوری! صبوری یک تاجر!
ابتدا ناو آبراهام لینکلن در دهانه‌ی خلیج فارس لنگر انداخت و بعد هواپیماهای رادارگریز F22 و بمب‌افکن‌های عظیم B52 آمریکایی نیز در پایگاه قطر جمع شدند.
اما ترامپ آنها را حتی به تلافی «سرنگونی پهپاد گلوبال هاوک» هم مورد استفاده قرار نداد و باز منتظر ماند تا ایران بیش از اینها مرتکب اشتباهات استراتژیک شود. و او «یارگیری» کند!
🔹انگلیس در جبل‌الطارق یک نفتکش را توقیف کرد که دو میلیون نفت به «سوریه‌ی تحت تحریم اروپا» قاچاق می‌کرد. بعدتر ایران اعتراف کرد آن تانکر عظیم که قاره‌ی آفریقا را دور زده تا از کنار عربستان و کانال سوئز نگذرد، متعلق به ج-ا است و انگلیس باید آن را آزاد کند! انگلیس گفت «اگر مقصد نفتکش‌تان سوریه نباشد، می‌تواند برود!» اما ایران هنوز هم از گفتن مقصد آن نفتکش عظیم طفره می‌رود!
🔹در اقدامی کاملاً قابل پیش‌بینی و تلافی‌جویانه که «رهبر آن را توصیه کرد»؛ سپاه یک نفتکش انگلیسی را توقیف کرد! جرم نفتکش «استنا ایمپرو» را برخورد با یک کشتی صیادی اعلام کردند. اما نحوه‌ی تصرف آن با هلی‌کوپتر و هجوم نیروهای نقاب‌پوش سپاه و نصب پرچم ج-ا بر آن، بیشتر شبیه دزدی دریایی بود! «نصب پرچم» بر بلندای نفتکش، در عُرف بین‌المللی به معنای «تصرّف» آن است، نه «اِعمال قانون»! سپاه که از بلندگوهایش اذان هم پخش کرد و فیلم حماقتش را هم منتشر نمود!

🔹رفتارهای کودکانه‌ی سپاه روی «نفتکش تصرّف شده» و نصب پرچم و شوآف‌هایی که ارزشی‌ها را ارضا می‌کنند، موجب عصبانیت انگلیس و همسویی آن و فرانسه و سایر اروپایی‌ها با آمریکا شد! و این، همان هدفی بود که ترامپ فقط با دو ماه خیمه زدن در خلیج فارس به آن دست یافت: «تشکیل ائتلاف جهانی علیه ایران»! تا اگر ناچاراً کلید جنگ را فشار داد، همه در غرب و جهان با آن موافق باشند!
اینک خبر رسیده «زیردریایی هسته‌ای بریتانیا» هم در راه خلیج‌فارس است تا امنیت تنگه‌ی هرمز را برای عبور نفتکش‌ها تضمین کند. فرانسه هم نیروهای دریایی‌اش را به منطقه می‌فرستد!
🔹هرچه تندروهای سپاه، بیشتر در «آبهای بین‌المللی» شاخاب فارس جولان بدهند و مست قدرت‌نمایی باشند، ترامپ را به هدفش نزدیکتر خواهند کرد. حالا «ائتلاف امنیت دریانوردی» بین انگلستان، فرانسه، آمریکا و کشورهای منطقه در یک قدمی تشکیل شدن است! حکومتی‌ها هم به قول سردار پدافند غیرعامل (جلالی) از «به زیر کشیدن امپراتوری دریایی بریتانیا!» سرخوش هستند!
🔹با بی‌تدبیری رهبر، صبر آمریکایی دارد نتیجه می‌دهد! ساده‌ترین نشانه‌اش اینکه افکار عمومی جهان هم از «گردنه‌گیری حکومت اسلامی در خلیج فارس» ناراحت هستند!
بر خلاف موارد مشابه قبلی (مانند ایام پیش از حمله به عراق)، هیچ کجای جهان هم خبری از «تظاهرات ضدجنگ» توسط مردم و طرفداران صلح نیست! و این زنگ خطر مهمی است که کسی در ایران نمی‌خواهد بشنود!
🔹مایک پمپئو امروز سه‌شنبه اوضاع را اینطور جمع‌بندی کرد: «واشنگتن در تلاش است رفتار رهبران ج-ا را تغییر دهد و در این راستا ائتلافی جهانی برای انجام گشت‌هایی در تنگه‌ی هرمز برای تأمین امنیت آبرا‌ه‌های دریایی و آزادی دریانوردی سازماندهی می‌کند!» و افزود: «از تمامی نقاط جهان، کشورهایی در ائتلاف پاسداری از تنگه‌ی هرمز مشارکت خواهند کرد!» این یعنی «درخت استراتژی ترامپ، میوه‌اش را داده»! خواه بدمان بیاید، یا نه!
🔹در دوران ما، دوباره یک «حکومت خودکامه‌ی دیگر» دارد با حماقتی آشکار، «شاخه‌ای را می‌بُرد که خودش بالای آن نشسته است»! و آنقدر بدمستی و تکتازی و آتش‌افروزی می‌کند که بین کشورهای جهان برای «مهار آن» ائتلاف ایجاد شده است!
🔹تردید ندارم هیچکس برای «دیکتاتورهای احمق» دل نمی‌سوزد! چه؛ «جمعِ دیکتاتوری و حماقت» چیز تهوّع‌آوری می‌شود که داریم تصویر زنده‌اش را در کشورمان می‌بینیم!
بابک‌داد ۹۸/۵/۱

از الله‌مراد تا پوست داعش! (ماجراهای خلیج‌فارس)

♦️فوری: آمریکا پهپاد ایرانی را سرنگون کرد!♦️
ساعتی پیش دونالد ترامپ در ابتدای مراسمی در کاخ سفید خبر مهمی را اعلام کرد!
🔹ترامپ گفت: «پیش از شروع سخنرانی، می‌خواهم همه را در جریان یک حادثه قرار دهم که امروز در تنگه‌ی هرمز رخ داد!
کشتی تهاجمی یو.اس.اس.باکسر علیه یک پهپاد ایرانی که به کشتی بسیار بسیار نزدیک شده بود و چندین هشدار را نادیده گرفت، اقدام تدافعی انجام داد و پهپاد بلافاصله نابود شد!»
🔹وی افزود: «این تازه‌ترین نمونه از اقدامات تحریک‌آمیز و خصومت‌آمیز متعدد ایران علیه خطوط کشتی‌رانی بود!»
همچنین به گزارش الجزیره، رئیس‌جمهوری آمریکا گفت: «پهپاد ایرانی در تنگه‌ی هرمز حدود ۱۰۰۰ متر به کشتی جنگی آمریکایی "باکسر" نزدیک شده بود»!
🔹گفته می‌شود ‏ناو امریکایی که اعلام شده یک پهپاد ایرانی را هدف قرار داده، عصر امروز وارد تنگه‌ی هرمز شده تا به سمت خلیج فارس ادامه مسیر بدهد.
♦️وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) نیز ادعای دونالد ترامپ مبنی بر هدف قرار دادن یک فروند پهپاد ایرانی را تائید کرد.
در عین حال در متن بیانیه‌ی ‎پنتاگون، اشاره‌ای به تعلق این پهپاد به ایران نشده است!
♦️در پی انهدام یک پهپاد ایرانی توسط ناو آمریکایی باکسر در تنگه‌ی هرمز، قیمت جهانی طلا ۲۲ دلار افزایش یافت.
♦️ظریف در جمع خبرنگاران در نیویورک گفت تهران هیچ اطلاعاتی درباره سرنگون شدن یک پهپاد این کشور ندارد.
➖شامگاه ۹۸/۴/۲۷

♦️نفت مجانی به «بشار اسد» نرسید!♦️
نفتکش بزرگی که حامل حداقل ۲ میلیون بشکه «نفت مجانی» ج-ا برای حکومت بشار اسد بود، در منطقه‌ی تحت مالکیت انگلیس، توسط نیروی دریایی آن کشور توقیف شد.
🔹انگلیس گفته در اجرای «تحریم حکومت سوریه توسط اتحادیه اروپا» این نفتکش را متوقف کرده است.
لو رفتن این نفتکش در «این مسیر خاص»، بی شک موجب خوشحالی ایرانیان است. چه؛ ملت راضی نیست نفتش را به اسد و شرکاء ببخشند.
🔹اما «حکومت» اگر از این اتفاق ناراحت است به یاد بیاورد همین پنج روز قبل، شبکه ۳ صدا‌وسیما «مسیرهای مخفی نفتکش ایرانی سارینا» را نمایش داد و فاش کرد که «ایران چگونه تحریم‌های نفتی را دور می‌زند»؟ آیا افشای «آدرس دقیق مسیر نفتکش‌ها»، خیانت و نفوذ محسوب نمی‌شود؟
➖دادستان کل بگوید آیا با مسئولان شبکه ۳ و… برخوردی کرده؟ و اگر نه، چرا؟
🔹در مورد این نفتکش عظیم که برای انتقال ۲ میلیون بشکه نفت به سوریه، «تمام دنیا را دور زده!!»، دو پرسش مطرح است:
چند نفتکش مخفی دیگر، نفت مفت به سوریه رسانده‌اند و‌ «مثل این یکی، گیر نکرده‌اند»؟
➖تا کِی نفت و ثروت مردم نیازمند ما را به بشار  و بقیه می‌بخشید؟
بابک‌داد ۹۸/۴/۱۴

♦️همه‌چیز تقصیر «الله‌مراد» بود!♦️
➖درباره‌ی توقیف نفتکش انگلیسی➖
اول گفتند نفتکش انگلیسی، با یک لنج صیادی تصادف کرده و در رفته و برای همین توقیف شده! بعد سپاه «آمار خلافی مفصلی» اعلام کرد! این وسط مشخص شد سپاه با آن همه هیبتش، در تنگه‌ی هرمز، زیرنظر «الله‌مراد عفیفی‌پور» رئیس اداره‌ی بنادر و دریانوردی هرمزگان کار می‌کند! چرا؟ می‌گویم.
🔹دیشب «سپاه‌نیوز» خبر توقیف نفتکش انگلیسی توسط نیروی دریایی سپاه را «اینطور» اعلام کرد: [عصر امروز جمعه ۲۸ تیر یک فروند نفتکش انگلیسی با نام "stena impero" هنگام عبور از تنگه‌ی هرمز، به علت رعایت نکردن قوانین و مقررات بین‌المللی دریایی «بنا به درخواست سازمان بنادر و دریانوردی استان هرمزگان»، توسط یگان شناوری منطقه یکم نیروی دریایی سپاه توقیف شد!]
🔹سپاه اعلام کرد: [نفتکش مذکور پس از توقیف به ساحل هدایت و برای سیر مراحل قانونی و بررسی‌های لازم، به سازمان بنادر و دریانوردی تحویل شد!] یعنی الان نفتکش و ۲۳ خدمه‌اش در اختیار آن اداره‌ی دولتی و «الله‌مراد» هستند؟!
🔹تا اینجا، سپاه خود را فقط «مجری دستور سازمان بنادر و دریانوردی هرمزگان» معرفی کرده است! امروز شنبه خبرگزاری امنیتی فارس از قول رئیس اداره‌ی بنادر و دریانوری هرمزگان نوشت: «نفتکش بریتانیایی‌ را توقیف کردیم؛ چون تصادف کرده بود!»
🔹آقای «الله‌مراد عفیفی‌‌پور» مدیرکل بنادر و دریانوردی هرمزگان که سپاه می‌گوید «فرمان توقیف نفتکش انگلیسی» را او صادر کرده، به فارس گفته: «نفتکش بریتانیایی ″سنتا ایمپرو″ پیش از توقیف، با یک شناور ماهیگیری در تنگه‌ی هرمز برخوردی داشته!»
🔹فارس از الله مراد عفیفی‌پور، با تأکید معناداری به عنوان «این مدیر دولتی!» نام برده. آقای الله‌مراد عفیفی‌پور ماجرا را اینطور شرح داده: [نیروهای «کشتی ماهیگیری آسیب‌دیده» با نفتکش بریتانیایی تماس می‌گیرند، اما آنها پاسخی نمی‌دهند. لذا بنا بر قانون، موضوع را به اداره کل بنادر و دریانوردی خبر می‌دهند. و ما هم به نیروهای نظامی خبر دادیم و آنها نفتکش بریتانیایی را به لنگرگاه بندرعباس آوردند تا ماجرا بررسی شود.]
🔹اما تصادف خالی کافی نبود. برای همین همان دیشب به جای «الله مراد»؛ نیروی دریایی سپاه چند «دلیل قانونی توپ دیگر!» هم برای توقیف نفتکش انگلیسی ردیف کرد و اعلام نمود: «این نفتکش اصل آمدو‌شد بی‌زیان در آب‌ها را زیر پا گذاشته! با پسماندهای انبارهای نفتی‌اش، محیط‌زیست دریا را آلوده کرده! از مسیر خروجی تنگه‌ی هرمز به این تنگه وارد شده! دستگاه موقعیت‌یابش را خاموش کرده و به تذکرهای پیاپی شناورهای سپاه توجه نکرده‌ است!» به زبان راهنمایی و رانندگی، نفتکش به این دلایل توقیف شده: «رانندگی پرخطر، ریختن آشغال در جاده، عبور از جاده‌ی یکطرفه و ورود ممنوع، نداشتن جی.پی.اس و عدم توجه به اخطار پلیس راه»!
🔹اینهمه دلایل را ردیف کرده‌اند تا بگویند کارشان قانونی بوده و تلافی نیست. یعنی ربطی ندارد به اینکه دو هفته قبل نفتکشی که نفت ایران را دزدکی به «سوریه‌ی تحت تحریم اروپا» حمل می‌کرد، توسط انگلیس توقیف شد. در ضمن اعلام کنند: سپاه کاره‌ای نیست و همه چیز با دستور آقای «الله‌مراد عفیفی‌پور» بوده است!
🔹ارزشی‌ها چه لذتی می‌برند از توقیف نفتکش «انگلیس خبیث و پررو!» که مقام معظم رهبری وعده دادند «عناصر مهمی در نظام، کارش را تلافی خواهند کرد». اما عمراً به ذهن هیچکس نمی‌رسید و خود «آقا» هم فکرش را نمی‌کرد آن «عناصر مهم» نفتکشی را توقیف کنند و تحویل «الله مراد» بدهند! خود «الله‌مراد» هم که طفلی خودش از دیشب فهمیده چه پست مهمی دارد و حرفش چقدر در سپاه «دررو» دارد!
🔹نکته اینحاست سپاه با آن همه کبکبه و دبدبه، باید «جبران دزدی دریایی انگلیس پررو!!» را پشت اسم دولتی‌ها و «الله‌مراد»ها انجام بدهد و برای قانونی کردن کارش، «فهرست خلافی» برای نفتکش انگلیسی بنویسد و از طرف الله‌مراد اعلام کند.
نکته‌ی تلخ اینکه در جمهوری اسلامی، تمام دولت‌ها «الله‌مراد» زیاد دارند تا سپاه پشت آنها پنهان شود و عملیات مختلف انجام دهد! از «دیپلمات در خارج» تا رئیس بندر هرمزگان! آخرش هم که گیر کنند، می‌گویند «همه چیز تقصیر الله‌مراد بود»! البته حالا دیگر دست برادران رو شده است.
بابک‌داد. شنبه ۹۸/۴/۲۹
♦️اِعمال قانون با نقاب سیاه؟♦️
دنیا باور نخواهد کرد دقیقاً دو هفته پس از توقیف نفتکش حامل نفت مفت برای «سوریه‌ی تحت تحریم اروپا»، برادران سپاه تخلف یک نفتکش انگلیسی را «عدل» نزدیک تنگه‌ی هرمز ببینند و با «نقاب سیاه!» برای «اِعمال قوانین دریایی» بر عرشه‌اش فرود بیایند و به بندرعباس ببرند!
🔹آن نقاب سیاه، ژست «اِعمال قانون» شما را بدجوری زیر سئوال می‌بَرد! حالا هِی برای کشور هزینه درست کنید و به ارضا کردن رهبر معظم که «فرمان تلافی اقدام انگلیس خبیث پررو!» را صادر کرده، دلخوش باشید!
🔹اما نه انداختن مسئولیت این دزدی دریایی به گردن اداره‌ی بنادر هرمزگان و «الله‌مراد» برای کسی قابل باور است. و نه «اِعمال قانون با نقاب سیاه»، نشانی از قوانین بین‌المللی دریایی دارد!
🔹برادران قاچاقچی! (این صفت را احمدی‌نژاد به شما داده!) به شما نصیحت می‌کنم زیاد روی «تاجر بودن ترامپ» حساب باز نکنید و تکتازی نکنید. ترامپ حتی اطرافیانش را غافلگیر می‌کند!
🔹اگر جنگی در بگیرد، مردم ستمدیده طرف شما نخواهند ایستاد و رهبرتان هم سرنوشتی بهتر از صدام و قذافی نخواهد داشت!
از ما گفتن؛ آیا عاقلی دارید بشنود؟
بابک‌داد ۹۸/۴/۲۹

♦️در پوست داعش؟!♦️
دو سال قبل که سپاه در سوریه راه عبور برای کاروان داعش باز کرد و ادعا کرد «برای مبادله با پیکر یک شهید» به کاروان چند صد نفره‌ی داعش که در «محاصره» بودند، اجازه داده از راهی امن عبور کنند، ما پرسیدیم: «چرا»؟
🔹هر که پرسید «چرا به صدها داعشی خطرناک در اِزای تحویل یک پیکر امان داده‌اید؟» مورد توهین و تهدید ارزشی‌ها قرار گرفت! بعدتر قاسم سلیمانی ادعا کرد داعش را به کلی نابود کردیم! آن ادعا اما دروغ بود و داعش هنوز در سوریه و… حضور دارد!
و حالا با فرمان ولادیمیر پوتین؛ سپاه با دستی خالی دارد از سوریه اخراج می‌شود! و روس‌ها وقتی مواضع و پایگاههای سپاه توسط اسرائیل بمباران می‌شود، پدافندشان را خاموش می‌کنند!
🔹در شرایطی که سپاه هنوز بابت «عبور کاروان داعش» زیرسئوال است، ارزشی‌ها توقیف نفتکش انگلیسی را با لحن داعشیِ «چیطوری انگلیسی؟» تبلیغ می‌کنند و فاتحان نفتکش هم «نقاب سیاه» می‌پوشند! چرا؟
🔹آیا این کارها «اعترافی ناخواسته» به چیزی است؟ آیا آگاهانه «نقاب داعش بر صورت سپاه» گذاشته‌اند؟ و یا با نادانی «در پوست داعش» رفته‌اند؟
معنای این کارها را می‌فهمند؟
بابک‌داد ۹۸/۴/۳۰

۱۳۹۸ تیر ۲۷, پنجشنبه

♦️گاندو «ناخواسته» اطلاعات سپاه را رسوا کرد!♦️


➖بابک‌داد➖
می‌خواهم «فقط» با تکیه بر سریال امنیتی گاندو که سپاه ساخته و می‌گوید «مستندات آن کاملاً واقعی هستند»، به موضوع اخاذی سپاه از جهانیان و بحث نفوذی‌ها بپردازم! یعنی غیر از محصول تبلیغی خود اطلاعات سپاه، از منبع دیگری استفاده نمی‌کنم. چه، این سریال «ناخواسته» همان سخنی را می‌گوید که سالهاست گفته‌ایم: دشمن ما خانگی است!
🔹در چهارمین سال اجرای آن، باید گفت «برجام کاسبی خیلی‌ها را کساد می‌کرد»! چه آنها که در دور زدن تحریم‌ها، یک شبه «مولتی میلیاردر» شدند، چه هزاران رانتخوار که کالاهای بنجل و ارزان را وارد کرده و با قیمتهای گزاف به مردم می‌فروختند و...! بنابراین کاسبان تحریم با روشهای مختلف، چوب لای برجام و بهبود وضع اقتصادی مردم گذاشتند و برجام «قبل از آمدن ترامپ» خشکید!
🔹یکی از مهمترین عوامل انزوای ایران؛ «گروگانگیری شهروندان غربی و دوتابعیتی‌ها» توسط سازمان اطلاعات سپاه بوده است. این سازمان در سریال سفارشی «گاندو» بدنبال «تبلیغ اقتدار خویش» بود؛ اما نتیجه‌ای معکوس گرفت! از قضا؛ این سریال «ناخواسته، مستندات فراوانی از نفوذ و خیانت درون اطلاعات سپاه» ارائه کرده است و در آغاز هر قسمت اطلاعات سپاه بر صحت مستندات آن گواهی می‌دهد!
🔹جنجالی‌ترین مورد گروگانگیری شهروندان غربی و دو تابعیتی، که افراد متوّهمی مانند محسن رضایی آن را به عنوان «یک استراتژی!» تبلیغ می‌کنند، مورد جیسون رضاییان است که چهار سال قبل در چنین روزی آزاد شد! بر خلاف هشدارهای خامنه‌ای در مورد «خطر نفوذ!»، اطلاعات سپاه این «جاسوس مهم!» را در ازای دریافت «پول نقد» آزاد کرد! به عبارتی کوه «نفوذ»، موش زایید!
🔹این سریال امنیتی، ناخواسته «امنیت فروشی، اخاذی و حفره‌های اطلاعات سپاه» را نمایش داد! و جالب اینکه اطلاعات سپاه مدام اصرار دارد: «گاندو مستند و واقعی است»! بر اساس حقایق تاریخی و «مستندات این سریال»، سپاه مبلغ کلان ۱/۷۰۰ میلیارد دلار در اِزای آزادی جیسون رضاییان خبرنگار واشنگتن پست از آمریکا دریافت کرد؛ «آشکارترین نوع گروگانگیری حکومتی در جهان»! در فیلم ادعا می‌شود این پول ملت ایران است، اما هیچکس از سرنوشت پولی که آن شب توسط نیروهای اطلاعات سپاه تحویل گرفته شد، خبری ندارد!
🔹این «سریال مستند» به روشنی نشان می‌دهد مسئولان اطلاعات سپاه، تا حصول اطمینان و شمارش دلارها و تحویل گرفتن تمام آنها، به قول خودشان «آن جاسوس بزرگ!» را در حلقه‌ی خود نگه داشتند و اجازه ندادند «دولتی‌ها» هیچگونه نظارتی بر آن «مبادله‌ی سیاه» داشته باشند! می‌توان حدس زد پول باجگیری کجا رفته است!
🔹سریال می‌گوید: «دستگیری جیسون رضاییان؛ بزرگترین عملیات ضد جاسوسی در طول تاریخ ایران است»! گرچه ادعایی گزاف است، اما مطلقاً «هیچ سند و مدرکی از جاسوسی او» ارائه نشده است. به جز ادعاهایی «تخیلی و مضحک» و در این حد کودکانه که در سریال گنجانده‌اند: «اوباما برای جیسون رضاییان به عنوان اولین سفیر آمریکا بعد از سقوط ج-ا حکم سفارت صادر کرده است!» ادعایی کودکانه که فقط از «ذهن متوّهم حاج حسین طائب و شرکاء» بر می‌آید!
🔹«ادعا و دروغ» که مالیات نمی‌خواهد! در سریال ادعا می‌شود اطلاعات سپاه در دفتر رئیس‌جمهوری آمریکا «نفوذی» دارد! روی موساد «سوار» است! قادرند حتی دمای هوای اتاقهای «بهترین هتل استانبول» را از تهران کنترل و تنظیم کنند! و «ترکیه» کلاً در اختیار اطلاعات سپاه است نه حکومت اردوغان! چین هم که هیچ! آنقدر «شیرتوشیر» است که برادران ۴۸ ساعته در آن عملیات می‌کنند و می‌آیند!
🔹اما خط اصلی سریال امنیتی، متهم کردن «خواهرزاده‌ی روحانی» است! باز هم بدون سند! و با این ادعا که او با یک عضو سابق مجاهدین ارتباط عاطفی داشته و شاید نفوذی باشد!»
کمی بعدتر این سریال «مستند»، احتمالاً ناخواسته فاش می‌کند «نفوذی واقعی» در خود سازمان اطلاعات سپاه و بیخ گوش طائب قرار دارد! فردی که از فیلترهای «گزینش اطلاعات سپاه» عبور کرده و هیچکس از نیروهای اطلاعات سپاه نفهمیده‌ برادر او از «سران مجاهدین خلق» بوده است!
🔹این فرد نفوذی برای یک جاسوس انگلیسی که در سلول انفرادی «تحت بازجویی و زیر نظر دوربین‌های مداربسته» است، چند بار «کپسول حاوی رمز» می‌برد و هیچکس هم نمی‌فهمد! یادمان باشد سپاه اصرار دارد که «این سریال بر اساس واقعیات مستند است»!
🔹اطلاعات سپاه «خواهرزاده‌ی رئیس‌جمهور را متهم می‌کند که شاید اسرار نظام را به دوستش داده باشد»! و تنها سندش «جلد یک آدامس» است که مثلاً «آدامس اسرارآمیز روحانی» است! اما خبر ندارند یک «نفوذی واقعی» داخل سازمان اطلاعات سپاه در حال رد و بدل کردن کپسول رمز به یک جاسوس انگلیسی است! سریال با ناشی‌گری می‌گوید مسئولان اطلاعات سپاه آنقدر دنبال «پرونده سازی» برای مدیران دولتی، فعالان محیط زیست و دوتابعیتی‌ها هستند که از «بیخ گوش خود» هم غافل‌اند!
🔹چهار سال قبل به رغم هشدارهای آقای خامنه‌ای در مورد «نفوذ»، اطلاعات سپاه که مدعی بود «طی بزرگترین عملیات ضدجاسوسی، جیسون رضاییان را دستگیر کرده» با دریافت یک میلیارد و هفتصد میلیون دلار پول نقد، آن «جاسوس بزرگ!!» را به آمریکا تحویل داد! این افتضاح اطلاعاتی و اخاذی آشکار را فقط از مستندات همین سریال تولیدی اطلاعات سپاه استخراج نموده‌ام وگرنه فسادهای این سازمان فراقانونی بسیارند: «وجود نفوذی درون سازمان اطلاعات سپاه! اخاذی و باجگیری از غرب! فروش امنیت ملی و تبادل جاسوس(!) با پول نقد...»!
🔹این سریال «ناخواسته» پرده‌های ساس را کنار زده و به سند رسوایی امثال طائب تبدیل شده است! تا شاید بفهمند «عزت و ذلت مردمان» را پرونده‌سازان امنیتی سپاه تعیین نمی‌کنند!
➖پی‌نوشت: طبعاً برشمردن «افتضاح نفوذ و اخاذی» در سازمان اطلاعات سپاه، به منزله‌ی «دفاع از دولت ضعیف روحانی» نیست و انتقادها از دولت سر جای خود محفوظ است!
این یادداشت تقدیم شد به فعالان محیط زیست و «تمامی بیگناهان دربند» زندانهای اطلاعات سپاه و استبداد دینی...
بابک‌داد ۹۸/۴/۲۵
اینستاگرام:
http://instagram.com/BabakDad
تلگرام:
http://t.me/BabakDad
فیسبوک:
http://facebook.com/BabakDad.page
تماس:
babakdad2@gmail.com